خودم شکستم...

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


ساعات خوشی را براتون ارزو داریم http://fooad.rozblog.com/ http://trial.123flashchat.com/nanazchat/ پیروز باشید.
ارسال پاسخ
تعداد بازدید 56
نویسنده پیام
manoela آفلاین


ارسال‌ها : 3
عضویت: 28 /6 /1391
سن: 21


خودم شکستم...
کلافه و بی قرارم ، خبری از گذر زمان ندارم
دستهایم میلرزد ، اینک روز است یا شب ، این را هم نمی دانم
تنها دردی در سینه دارم و بغضی که گلویم را می فشارد
تمام وجودم سرد است ، سیاهی لحظه هایم کار سرنوشت است
من دیوانه چقدر ساده بودم ، من عاشق چقدر بیچاره بودم
نمیخواستم عاشق شوم ، قلبم اسیر رویاهایم شد
رویاهایی که با تو داشتم ، کاش یاد تو را در خاطرم نداشتم
خواستم تو را فراموش کنم ، فراموشی را فراموش کردم
خواستم اشک نریزم ، یک عالمه بغض در گلویم را جمع کردم
کلافه و بی قرارم ، مثل این است که دیگر هیچ امیدی ندارم
سادگی من بود که بیش از هرچیزی مرا میسوزاند،
کاش به تو اعتماد نمیکردم ، کاش تو را نمیدیدم و راه خودم را میرفتم
کاش لحظه ای که گفتی عاشقمی ، معنای عشق را نمیدانستم
همه جا مثل قلبم دلگیر است ، همه جا مثل چشمانم خیس است
همه جا مثل غروبها ، مثل پاییز و مثل این روزها نفسگیر است
همیشه میگفتم بی خیال ، اما اینبار بی خیالی به من گفت بی خیال
همیشه میگفتم میگذرد میرود ,رفت, همونجوری که فک میکردم
حالا من موندمو خودم ,خودم و قلبم .حداقل میدونم اگه افتادو شکست.

سه شنبه 28 شهریور 1391 - 18:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :

ساعات خوشی را براتون ارزو داریم http://fooad.rozblog.com/ http://trial.123flashchat.com/nanazchat/ پیروز باشید.
Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group